چکیده:
برای دستیابی به یک هدف خاص نیازمند مقدمه چینی و استفاده از روشهای موثر و تبلیغات است که پیامبر اکرم(ص) برای ابلاغ دین خدا از ابزارهای متعددی برای ترویج دین اسلام استفاده کردند. از جمله زبان- جاذبه قرآن کریم- اصحاب وفادار- که با مطالعه آن روشهای تبلیغی شناخت ما نسبت به اسلام و تطبیق آن با دنیای امروز و استفاده در جامعه کنونی بیشتر می شود . لذا با شناخت ویژگیهای فرهنگی ، اقتصادی، مذهبی و سیاسی هر جامعه امکان نفوذ و تأثیر گذاری و تعامل با آن جامعه بیشتر می گردد. در این مقاله سعی شده است، تاثیر تبلیغات حضرت رسول اکرم (ص) و ابزارهای مورد استفاده ایشان برای ترویج دین اسلام مورد بررسی قرار گیرد.
کلید واژه ها : تبلیغات- نفوذ اسلام- پیامبر (ص)- قرآن
تاثیر تبلیغات بر گسترش نفوذ اسلام در زمان پیامبر(ص)
مقدمه:
پیشرفت چشمگیر اسلام و ایجاد تحویل عظیم اسلامی در جهان و گستردگی تمدن اسلامی از دیر زمان سبب جلب افکار بیگانگان شده بود. نوشته های زیادی در این زمینه وجود دارد که پس از وقوع جنگ های صلیبی ونفوذ استعمار غرب در کشورهای اسلامی، در قرن های اخیر، این گونه تحقیق و نوشته ها به اوج خود رسید کتاب های متعددی از خاورشناسان به زبان های مختلف در مباحث مختلف اسلامی نوشته شده است و حتی برخی از مولفان بیش از ده سال در مناطق مسلمان نشین شبه جزیره عربستان به مطالعه پرداخته اند تا عمیق تر ودقیق تر مسائل را بررسی کنند.
همچنین قرآن نیز از جامعیت خاص و شیوه های مخصوص برخوردار بود به گونه ای که نخست حوادث تاریخی اقوام و ملل را نقل میکند و سپس به نکات تحلیلی آن می پردازد تا علل و عوامل قواعد و سنن کشف شده آن را تعمیم دهد، بدین ترتیب قرآن علاوه بر نقل تاریخ و تحلیل حوادث آن، به فلسفه تاریخ و جامعه شناسی نیز پرداخته است. زیرا چنین تاریخی بخشی از جامعه شناسی، فلسفه و تاریخ است. و جامعه شناسی علم مطالعه و شناخت جوامع معاصر و گذشته و برررسی علل و عوامل سقوط و انحطاط یا پیشرفت و تحولات آنهاست.
در این نوشتار سعی شده است که بر اساس نوشته های تاریخی و قرآن و بسیاری از شواهد موجود علل گسترش حوزه نفوذ اسلام در زمان پیامبر اکرم(ص) را بیان و به شرح و توضیح آن پرداخته شود، به گونه ایکه برخی ازاین عوامل ما را در شناخت بهتر اسلام و تطبیق آن با دنیای امروز و استفاده در جامعه کنونی یاری می رساند. البته در بخش اول این نوشتار به ذکر کلی علل و عوامل پرداخته شده و در بخش دوم به ذکر و توضیح برخی عوامل مهم به صورت تشریحی پرداخته شده است.
عوامل پیشرفت و سرعت انتشار اسلام به صورت کلی به شرح زیر است:
1- نقش شخص پیامبر: ویژه گیهای روحی و اخلاقی او دخالتی مستقیم در پیشرفت اسلام داشت این ویژگی ها عبارتنداز:
الف)شرافت نسبی پیامبر (ص)، وی از قبیله قریش و از نسل اسماعیل و ابراهیم خلیل الرحمن بود.
ب) سوابق روشن زندگی پیامبر اسلام، ظلم و ستم و گناهی مرتکب نشده بود و به محمد امین مشهود بود.
ج) اخلاق خاص او کانون مهر و محبت و عاطفه و رحمت و عطوفت و مهربانی بود.
د) هرگز بر بتی سجده نکرد و غیر از خدای یکتا چیزی را پرستش ننمود.
هـ) امی بود و مکتب ندیده و ا ستادی جز وحی نداشت.
و) صبر و حوصله ای بسیار و استقامتی عجیب که مصداق(فاستقم کما امرت) بوده است.
2- نقش قرآن: ویژگیهای قرآن عبارتند از:
الف)الفاظ جالب و گیرایی آن
ب) معانی رسا و محتوای دلنشین آن
ج) جاذبه عمومی وآهنگ صوت تلاوت قرآن که گاهی یک آیه قبیله ای را متحول می کردو به قول بلاذری در فتوح البلدان: (فتحت المدینه بالقران)
د)نزول تدریجی قرآن که همواره آنان را تشنه و در انتظار رسیدن وحی نگه داشته است.
3- محیط دعوت پیامبر(ص) که ویژگیهای این محیط عبارتند از:
الف) مکه مورد احترام همه اعراب بود.
ب) محل رفت و آمد زیارتی اقوام و قبائل مختلف بود.
ج) محل تجارت بود.
د) هرچند مکه تمدنی نداشت ولی سبب واقع بودن در منطقه ای که تقریباً وسط دنیای متمدن آن روز (بین ایران و روم) بود، مورد توجه بود.
4- وجود قبائل مختلف که موجب وجود نداشتن یک دولت متمرکز و قدرتمند بود.
5- بکر بودن منطقه: از این نظر که سابقه ظهور پیامبر (ص) در آنجا وجود نداشت.
6- خصلتهای عربی: از جمله شجاعت، شهامت، فصاحت، وفای بعهد و تعصب که نا به جا به کار می رفت و پیامبر (ص) محتوای انحرافی آنها را تغییر داد و با جهت دهی صحیح از آنها در پیشرفت اسلام کمک گرفت.
7- آمادگی فطری: فطرت سالم و ساده آنان آماده برای پذیرش دین فطری بود.
8- زندگی سخت در محیطی سخت: این نوع زندگی آنان را برای پذیرش دین و مقررات آن آماده کرده بود، حتی مقررات به ظاهر سخت.
9- بشارت اهل کتاب یهود و نصاری: در کتاب آسمانی آنان ظهور پیامبر عرب و آخر الزمان و خصوصیات او را پیش بینی کرده بودند.
10- ماهیت اسلام عبارتند از: الف) فطری بودن احکام و قوانین و تعالیم آن. ب) آسان بودن شریعت اسلام که: شریعه، شمحه، سهله است.ج) ضدظلم و ستم بودن د) طرفدار عدل و قسط بودن ه) دفاع از محرومان و مستضعفان و) ملاء و مترف و مستکبران.
11- نقش خویشاوندان و نزدیکان: یاران فداکار و مخلص پیامبر (ص) عبارتند از: علی(ع)، ابوطالب، ابوذر و غیره …
12- وجود زمینه مساعد اجتماعی: ستم اجتماعی بر طبقه ضعیف و فشار بر بردگان و نبودن پناهگاهی بر این طبقه محروم و مظلوم.
13- خلا فکری: که سبب وجود بی حد خدایان دروغین بی خاصیت بود.( بیش از 360 بت در کعبه)
14- نبودن دین جامع که با روحیه آنان تطبیق کند.
بحث خویشتن را با ابتدا با این سوال آغاز می کنیم که، آیا تاریخ و تحولات تاریخی است که شخصیت ها را پدید می آورند و می پروراند یا شخصیت هستند که موجد تاریخند؟ برای پاسخ به این سوال نظرهای متفاوتی عرضه شده و بحث ها و درگیریهای بسیاری پدید آمده است. آنچه که تا حدودی به عقل نزدیکتر است اینست که تاریخ حاصل اثرگذاریها و نقش آفرینیهای شخصیت هائی است که با اندیشه و افکار خود در جامعه بشری تاثیر گذارده و اجتماع را به جهت هایی سوق داده اند صلح ها، جنگ ها، آشوبها، بلواها، هدایتها، قبل از آنکه به فعل آیند و صحنه ها و خط مشی ها را عوض کنند در مغزها رخ نموده و در آنجا پرورده می شوند.
با توجه به پیش درآمد بالا به ذکر علل و عواملی می پردازیم که باعث شد پیغمبر اسلام بیشتر در اذهان مردم عربستان نفوذ کند و ایشان را در اجرای امرالهی بهتر قبول کنند از این عوامل میتوان به شرکت پیامبر در جنگ فجار، شرکت پیامبر در پیمان جوانمردان قریش(حلف الفضول)، ازداج ایشان با خدیجه، نصب حجرالاسود توسط پیغمبر(ص) را نام برد.
بعثت پیامبر:
بعثت پیامبر اسلام با برانگیخته شدن آن حضرت به مقام عالی نبوت و خاتمیت، حساس ترین فراز تاریخ درخشان اسلام است. آیاتی که اولین درخواست تبلیغ دعوت الهی را از رسول خدا(ص) است در بر دارنده سه امر می باشد که خلاصه دعوت محمدی است و یا به عبارت دیگر رمزی از همه جنبه های تکلیفی آن به شمار میرود. آن سه امر عبارتند از : 1.ایمان به مجازات و حساب.2. تربیت نفس انسانی با عبادت و صبر و تطهر دلها با اخلاص برای خداوند و بزرگ داشتن او که یگانه و بی شریک و سلطنت جهان و ستایش جهانیان از آن اوست.3. از میان بردن هر گونه آزار نسبت به جامعه ای که آن حضرت در آن می زیست و سود رساندن به آن جامعه.
جاذبه قرآن مجید:
با این وصف قرآن که وحی الهی و گفتار خداوند جکیم بود و از فراز زمان و مکان آمده بود و در فصاحت و بلاغت و ملاحت و رسای و شیوائی دارای جاذبه خاصی بود. به خصوص که پیغمبر خاتم(ص) آن را با سخن دلنشین هم قرائت می کرد، اثر خود را بخشید، و هر روز افراد جدیدی را به راه می آورد حتی سران مشرکین و بزرگان قریش هم می توانستند از شنیدن آن خودداری کنند.
پنج مرحله دعوت رسول خدا عبارتند از: مرحله اول پیامبر شدن، مرحله دوم هشدار به خویشان و نزدیکان، مرحله سوم هشدار به قبیله و مردم شهر، مرحله چهارم دعوت اعراب، مرحله پنجم کشاندن تبلیغ دعوت به میان اقوام غیر عرب یعنی روم، ایران، حبشه، مصر، شام که این کار با اعزام فرستادگان، فرستادن نامه، روانه کردن مبلغان و سرانجام تجهیز سپاهی صورت گرفت که به دفاع در مقابل مهاجمان با کسانی بر آمد که در تلاش برای تهاجم بودند. مانع گسترش دعوت اسلام می شند و به ملتها احازه نمی دادند تا به شناخت این دعوت دست یابند و به همین دلیل جهادی لازم بود تا راه راست از گمراهی و هدایت از ضلال روشن گردد و پس از روشن شدن حقایق ملتها بر اساس دلیل و برهان راهی را که می خواهند انتخاب کنند.
روش دعوت پیامبر(ص)
شک نیست که برای بررسی راز پیروزی او باید ابعاد مختلفی را در نظر گرفت، از شریعت سمحه و سهله او از قدرت بیان او از کلام نافذش از همگامی مکتب او با فطرت مردم از گذشته و اخلاص او باید سخن گفت. ولی مهمتر از همه روش و تکنیکی است که او در دعوت خود بکار برد و راه و رسمی است که او در پیش گرفت و به پیش رفت.
محمد (ص) بعنوان یک رهبر آسمانی نمی توانست در جهان کون و فساد و در دنیای تحت سیطره روابط علت و معلولی بیحساب به پیش رود و یا با اقدامات خود به چنان موفقیت هایی دست یابد. قطعا او دارای روش، طرح و نقشهای بود که آگاهی از آن می تواند گشاینده راه سعادت و طریق وصول به هدف برای کسانی باشد که خواهان راه اویند. لذا در سایه روش محمد در ارائه اهداف عالی بود که در انسانهای آن عصر خواسته های جدیدی به وجود آمد، بدان گونه که دنیای خود را ویران کردند و بر ویرانه های آن، جهان دیگری مبتنی بر مساوات و عدالت ، تعاون و تفاهم و صلح و خیرخواهی پدید آمدند.
ابزار مورد استفاده حضرت در انجام دعوت:
حضرت محمد (ص) برای رسیدن به اهداف تربیت ناگزیر بود از وسایل و ابزاری استفاده کند. اما این وسایل و ابزار چیزی نبود که او پدید آورده باشد و یا مردم نسبت به آن ناآشنا باشند همه آنچه که دور و برش بود و قابل لمس می توانست از ابزار تبلیغ رسالت او باشد.
الف) زبان:
زبان دعوت حضرت محمد(ص) اولا ساده و همه فهم بود، با آن همه دانش عظیم که از سوی خدا به او هبه شده بود بر خلاف سخنوران جدای از خلق که دعوی دارند حرفشان را طبقه پایین نمی فهمند( و علی قدر عقولهم) سخن می گفت، یعنی در سطح خود مردم و با زبان خود مردم. ثانیا زبان دعوتش در حین سادگی لین ونرم بود . به کسی پر خاش نمی کرد. ثالثا در جنبه نهی ها و سرزنش کوشش داشت که صورت غیرمستقیم داشته باشد. هرگز در رو به روی خائنی نایستاد و او را در جمع رسوا نکرد.
ب) استفاده از کلمات انگیزاننده:
در طریق ایجاد انگیزه گاهی از آیات کوبنده قرآن استفاده می کرد و دل طالبان لقای رحمت حق را بوجد و شور در می آورند و به حرکت و جنبش وادارشان می کرد.
ج) تجسم مسائل:
برای اینکه انگیزه ای پدید آید و در دلها قوی گردد چه بسیار می کوشید مسال را در نظرها مجسم کند، برای تجسم مسال بود که از مثلها، تشبیهات، داستانها و گاهی ارائه صحنه های همانند سود می جست، این روش در تربیت بسیار موثر و انگیزاننده است. آدمی آنچه را که می شنود اگر ببیند و یا بتواند نیکو تجسم نماید در او اثر فوق العاده ای خواهد گذاشت. برای مثال: محمد(ص) درباره قیامت چنان هولناک سخن می گفت که دلها از جان کنده می شد.
اصحاب حضرت محمد(ص):
محمد (ص) در طریق انجام رسالت و تبلیغ آن از اصحاب خود استفاده می برد. او سربازان و مبلغانی تربیت کرده بود که هر کدام اسلام مجسم بودند. دین در زندگیشان ، در روحشان و در همه ابعاد وجودیشان نفوذ کرده و در چهره شان هویدا بود. آنها هم همگام باپیامبر به پیش میرفتند و در براه آوردن گمگشتگان با محمد(ص) همدستی می کردند.
او از هر موقعیتی سود می جست، اصرار داشت که هر چه زودتر جمع بیشتری را به جمع امت اسلامی پیوند دهد و هرچه زودتر مردم را از وضع و موقعیت مخوفیکه در آن بودند و خود از آن خبر نداشتند نجات بخشد، بدین نظر بطور مداوم و در همه جا تبلیغ نمی کرد و هر چه بسیار که از نیروی اصحاب ساخته و پرورده خود کمک می گرفت.
پیامبر اسلام مبلغان خود را به سرزمینهای عربی اعزام می کرد و اسلام در سرزمینهای دور و نزدیک در حال گسترش بود. برخی از مردم ایمان می آوردند در پی ایمان راستین خود به مدینه مهاجرت می کرند تا در کنار دیگر مسلمانان نیرویی برای اسلام باشند. به هرحال، گسترش اسلام در میان اعراب به همین نحو صورت گرفت که خداوند در قرآن کریم آن را مورد اشاره قرار داده است و در میان اعراب گروهی منافق کافر و خیانتکار و نیز گروهی ظاهرا مسلمان که در انتظار مصیبت و گرفتاری برای اسلام به سر می بردند و بالاخره گروهی مومن و پاک و پیراسته نیز وجود داشتند.
ارسال نامه به پادشاهان:
پیامبر اسلام برای هدایت مردم دیگر ممالک جهان نامه ای را به پادشاهان آن کشورها ارسال داشته است که از جمله این نامه ها عبارتند از :1. ارسال نامه به هرقل امپراطور روم2. ارسال نامه به کسری پادشاه پارس3. ارسال نامه به نجاشی پادشاه حبشه4. ارسال نامه به مقوقس بزرگ قبطیان که در حاکمیت روم بود5. نامه رسول خدا به منذر بن ساوی پادشاه بحرین 6. نامه رسول خدا به پادشاه عمان 7. نامه به امیر غسانی 8. نامه رسول خدا به هوذه حاکم یمانه.
مردمانی که در مناطق همجوار ایران و روم زندگی می کردند این حقیقت را که اسلام یاور آنان در راه رهایی خواهد بود، اولا در جریان دیدارهای پیامبر در مکه با قبائل و عرضه خود بر آنها و ثانیا در دیدارهای آن حضرت با هیاتها که در آن هنگام آن حضرت هیاتهای اعزامی مختلفی را از حضرت موت و یمن و نجران به حضور می پذیرفت مشاهده کرده و دریافته بود. بدین ترتیب اسلام هر روز بیش از پیش در حالی که دروازه های قبایل و مناطق مختلف مجاور سرزمین روم و تحت نفوذ آنان در شمال و جنوب بویژه دروازه های منطق مجاور ایران و یا تحت نفوذ آن قدرت بر روی آن گشوده شده بود دلها را یکی از پس از دیگری فتح می کردو این احساس را به آنان می داد که راه رهایی از نفوذ ذلت بار، اسلام است و بس.
البته رسول خدا(ص) تنها به این زمینه های روانی بسنده نکرد بلکه هیاتهایی را به منظور تعلیم اسلام و قرآن به میان مردمان آن مناطق اعزام می داشت، هیاتهای که تشکیل دهندگان آنها هم مردان تعلیم و تبلیغ بودند.
در این میان رسول خدا برای ابلاغ رسالت خود یکی از این دو شیوه را در پیش گرفت، یا به اعزام فرستاده می پرداخت و یا به اعزام سریه یا گروه متشکل.
الف) اعزام فرستادگان: نخست با اعزام فرستادگانی به دربار پادشاهان و سران عرب یا غیر عرب آغاز شد و در پاسخ این نامه ها بسیاری از سران و امیران خواهان فرستادن کسی از سوی آنحضرت به نزد آنان به منظور تعلیم اسلام به آن مردم شدند و این دلیل آن بود که آنها به دعوت آن حضرت پاسخ مثبت داده بودند.
ب) اعزام سریه: همچنین سریه های که بویژه پس از صلح حدیبیه از سوی رسول اکرم(ص) به میان قبایل مختلف اعزام می شدند قبل از هر چیز گروههای تبلیغی به شمار می رفتند. برای مثال سریه معاذ بن جبل و سریه علی ابن ابی طالب.
محاصره اقتصادی و قطع روابط که زاییده افکار و دلهایی آلوده به بت پرستی و کینه توزی بود خود سبب گسترش اسلام و دعوتی که رسول خدا(ص) پرچمدار آن بود شد. چرا که در طی این دوران اعراب قطع روابط قریش از خاندان بنی هاشم را مشاهده کردند. آنان که به قصد حج یا عمره و یا به قصد تجارت به مکه می آمدند و وارد بازارهای مکه می شدند و می دیدند که بزرگان عرب از ورود به این بازارها منع شده اند و در همه جا از دعوت به تحریم آنها و قطع روابط با آنها سخن به میان می آید، ناگزیر در صدد پرس و جو در این باره بر می آمدند که چرا چنین چیزی صورت پذیرفته است.
همچنین این طبیعی بود که آنان بخواهند با دعوتی که ازآن سخن به میان آمده آشنا شوند و از آنچه محمد(ص) مردم را بدان فرا خوانده است آگاه شوند. در چنین وضعیتی، دعوت حق به گوش آنان می رسید و برخی از آنان ایمان می آوردند و برخی نیز به گمراهی خود باقی می ماندند اما از حقیقتی به نام اسلام آگاه می شوند.
بدین ترتیب محاصره بنی هاشم سبب آن شد که اعراب نام اسلام و دعوت اسلامی را بشنوند و دعوت محمدی به دیگر قبائل عرب در سرزمینهای عربستان برسد و برخی از آنان که با اسلام آشنا شده اند خود ایمان آورده و برخی دیگر نیز سبب هدایت دیگران شوند. بدین سان کسانی که خداوند تمایل به اسلام را در دلهای آنان جای داده بود به سوی حق حرکت می کردند و هیچ مانعی آنان را از این راه باز نمی داشت از جمله کسان می توان به طفیل بن عمر فرمانروای قبیله اوس را نام برد.
مکه پایگاه وحی:
خداوند چنین تقدیر کرد که مکه مکرمه پایگاه وحی نخستین خاستگاه دعوت اسلامی باشد چراکه این شهر از دیر باز مورد توجه اعراب، جایگاه تجمع و امنیت و آرامش آنان بود و سرچشمه علوم و معارف عربی به شمار می رفت. آنجا محل بیت الله الحرام نقطه اجتماع عرب در این موسم، محل بر پایی بازارهای کالا و نمایشگاههای عربی بود و در موسم حج اعراب از هر کوره دهی دور دست در آنجا گرد می آمدند و در بازارهایی که در این موسم در آنجا بر پا میشد شاعران و سخنوران عرب در عکاظ، ذی المجاز، ذی المجنه به مسابقه با یکدیگر می پرداختند.
بدین ترتیب اگر چنین جایگاهی در میان اعراب برای مکه وجود داشت این طبیعی بود که هر رخدادی در آنجا روی می داد اخبارش به همه سرزمینهای عربی برسد و اگر یکی از این رخدادها ظهور مکتب پیامبری بود که مردم را به شکستن بتها و پرستش خداوند یگانه فرا میخواند حتمی بود که سوارها و کاروانها این خبر را به سر تا سر سرزمین عرب برسانند.
همسران پیامبر (ص):
پیامبر اسلام بنا به شرح احوالی دارای سیزده همسر بوده که دو تن از آنها یعنی خدیجه که مهربانترین و فاضلترین زن او بود و سال فوت او سال اندوه نامیده شد و نیز زینب ام المساکین در دوران زندگی آن جضرت بدرود حیات گفت. تعداد همسران پیامبر به این دلیل بود که زنان پیامبر امور دیگر زنان را بر عهده گیرند زیرا زنان پیامبر (ص) پس از پیامبر و در عصر صحابه و تابعین به مجالس علم نمی رفتند تا احکام دین را فرا گیرند بلکه پیش از این دوران حیات رسول خدا (ص) به آن حضرت مراجعه کرده و آنچه خواسته از او پرسیده بودند و اینک این دیگر زنان بودند که از همسران آن حضرت مانند عایشه و ام السلمه مسائل دینی خویش را می پرسیدند. شاید این نکته جالب باشد که بدانیم بسیاری از احکام خاص زنان از طریق عایشه از رسول خدا (ص) روایت شده است.
همچنین یادآور شویم رسل خدا(ص) با انتخاب زنان خود از میان قبائل و طوایف گوناگون و سرزمینهای مختلف باعث شد تا با متفرق شدن آن زنان در میان آن خاندانها تعالیم او گسترش بیشتری یابد آداب اسلام فراگیرتر شود و زنان بیشتری خلق و خوی شایسته را فرا گیرند و اینجاست که روشن می شود که چگونه هر مقدار زنان بیشتر بودند این تعالیم گستره وسیعتری را در بر می گرفت و بیشتر پخش می شد و چون نوری در جای جای جوامع اسلامی جریان می یافت.
نتیجه:
در این مقاله سعی بر آن شده است که چگونگی علل و عواملی که باعث شده پیامبر (ص) سریعتر، قابل نفوذتر و با گستردگی بیشتری در دنیای آن زمان، اسلام راستین و دین یکتا پرستی را به مردم ارائه کند را بیان کنیم تا مخاطب با مطالعه این مطالب با چگونگی گسترش اسلام در زمان پیامبر (ص) آشنا شود و به این اصل پی ببریم که دست یابی به یک هدف خاص نیازمند مقدمه چینی و استفاده از روشهای موثر و تبلیغات است و باید با جامعه ای که در آن به فعالیت می پردازد آشنا باشد تا چگونگی راه و روش نفوذ بر مردمان آن اجتماع را بشناسد و بهتر بتواند دین و هدف خویش را عرضه کند.
در جوامع کنونی نیز دولتها برای تاثیر گذاری روی ملت و افکار عمومی کشورهای دیگر با شناخت ویژگیهای فرهنگی، اقتصادی، مذهبی و سیاسی آنها به ایجاد ارتباط کرده و با شناخت راههای نفوذ در کشوره مذبور روابط خویش را تحکیم می بخشد.
منابع:
- حسنی، علی اکبر. تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام، نشر فرهنگ. چاپ سوم،1377.
- دوانی، علی. تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت، انتشارات حقایق.
3.قائمی، علی. روش دعوت محمد(ص)، انتشارات شفق.
- ابو زهره، محمد. خاتم پیامبران، مترجم: حسین صابری، انتشارات آستان قدس رضوی، جلد 1
- ابو زهره، محمد. خاتم پیامبران، مترجم: حسین صابری، انتشارات آستان قدس رضوی، جلد 2
- ابو زهره، محمد. خاتم پیامبران، مترجم: حسین صابری، انتشارات آستان قدس رضوی، جلد 3