1- بحران آب در ايران
جمعيت ايران طي هشت دهه گذشته حدود 7 برابر شده و از كمتر از 10 ميليون نفر در سال 1300 شمسی به بيش از 76 ميليون نفر تا پايان سال 1391 رسيده است. همچنين بر اساس گزارش سازمان ملل، ايران هفدهمين كشور پرجمعیت جهان است، بر این اساس میزان سرانه آب تجدیدپذیر کشور از ميزان حدود 13 هزار مترمکعب در سال 1300 شمسي به حدود 1700 مترمکعب در سال 1391 رسيده است.
سالانه 64 ميليارد مترمکعب آب از منابع زیرزمینی سرزمين ايران از طريق قنوات، چشمهها و چاهها برداشت میشود كه اين ميزان بهطور ميانگين 6 ميليارد مترمکعب بيش از توان اين سفرههای زیرزمینی است كه خشك شدن قسمتهای از درياچه اروميه، فرونشست دشتهای كشور و از بين رفتن باغات پسته در كرمان و رفسنجان و … بحرانهایی است كه درنتیجه برداشت بیرویه بهخصوص از منابع آبهای زیرزمینی در حال بروز است. به گفته مسئولين وزارت نيرو حدود 600 هزار حلقه چاه آب در كشور شناساییشده كه بخش عمده آنها، مصارف كشاورزي را تأمین میکند كه از اين تعداد بيش از 100 هزار حلقه چاه آب، غیرمجاز هستند، ضمن اينكه دارندگان چاههای مجاز هم در برخي از مواقع بيش از مصرف مجاز، برداشت میکنند.
اضافه برداشت از آبهای زیرزمینی علاوه برافت تراز آب و كم شدن كيفيت آن، منجر به از بين رفتن پوشش گياهي و فرونشست زمين و ايجاد فرو چالها در سطح زمين میشود. بيشترين مشكل در برداشت اضافه از سفرههای زیرزمینی در اطراف تهران، فلات مركزي، دشتهای همدان، سمنان، يزد، اصفهان و كرمان مشاهده میشود.
بهعنوانمثال يكي از علل خشك شدن قسمتي از درياچه اروميه، وجود 30 هزار حلقه چاه غیرمجاز در حوضه آبريز اين درياچه است كه حفر گرديده البته عواملي همچون تغييرات اقليمي و ساختوسازهای عمراني و … نيز نقش دارند.
بيش از یکسوم از دشتهای كشور ازنظر برداشت آب جزو مناطق ممنوعه هستند و اجازه برداشت آب از آنها تحت شرايط خاص و تنها برای تأمین آب شرب داده میشود.
افت سطح آبهای زیرزميني و فرونشست آن بعد از حدود 5 الي 10 سال آينده باعث میشود كه دشتهای كشور نابود شوند. لذا ده سال آينده دهه سرنوشتساز است و مردم در بیابانهایی كه خود به وجود آوردهاند در فقر و نداري دستوپا میزنند و فاجعه انساني و زیستمحیطی رخ خواهد داد. ایران با 90 درصد اقليم خشك، سرزميني بياباني است كه اگر مديريت آب رعايت نشود بقیه مناطق مرطوب ديگر نيز بهسوی بيابان شدن میروند. كمبود آب براي كشاورزي و باغات ميوه باعث گرديده كه ايران در يك دهه پيش نخستين تولیدکننده ميوه و فرآوردههای كشاورزي در خاورميانه بوده ولي در اين چند سال اخير در شمار پنج كشور نخست واردات ميوه قرارگرفته است.
ميزان تلفات آب در بخش كشاورزي بهعنوان بزرگترین مصرفکننده آب حدود 67 درصد است، لذا با توجه به افزايش تقاضا براي آب در آينده و كمبود منابع آب موجود در كشور، استفاده بهينه از آب در همه بخشها بهویژه بخش كشاورزي امري ضروري است.
مشكل دریافتن آب شيرين كه به دليل استفاده بیشازحد از منابع به وجود میآید اصطلاحاً تنش آبي ناميده میشود و ما در كشور خودمان دچار تنش آبي هستيم ولي در بسياري از نقاط كشور از مرز بحران آبي هم عبور کردهایم. بهعنوانمثال شهرهاي كوچك در استانهای كرمان، هرمزگان، داراي برنامه نوبتبندی آب هستند و شهرهاي اصفهان، يزد به دليل محدوديت در منابع آب سطحي و همچنين بندرعباس به دليل افت سطح زیرزمینی با كمبود آب مواجه هستند. دخالت انسان در طبيعت و قطع درختان اثرات تخريبي بر محیطزیست گذاشته و اثرات منفي آن بر بارشها و آبوهوای مناطق به وجود میآید، ازجمله مصرف بیشازحد چوب درختان و تبديل جنگلها به زمين كشاورزي و استفاده از بوتهزارها و خارها براي سوخت در روستاها و عشاير و مجوز چراي دام در منابع طبيعي از عوامل از بين رفتن پوشش گياهي و محیطزیست در مناطق كشور میشود. مرگ درختان بلوط زاگرسي، نابودي جنگلهای شمال كشور و بهرهبرداری شرکتها از چوب جنگلهای طبيعي شمالي و … همگي باعث تغييرات اقليمي و آب و هوايي و فرسايش زمين و خاك منطقه میشوند و درنهایت اثرات منفي بر بارشها و آبوهوای مناطق میگذارد.
56 درصد از مجموع بارندگي ايران فقط در 30 درصد از پهنه كشور واقع میشود. و متوسط بارندگي در كشور 251 میلیمتر در سال است و اين رقم در دنيا 750 میلیمتر است و متوسط بارندگي در تهران 232 میلیمتر در سال است كه كمتر از یکسوم متوسط بارندگي جهاني است. صرفنظر از كم بودن ميزان بارش در كشور نبود توازن در توزيع مكاني و زماني بارش نيز وجود دارد و بهعنوانمثال : درحالیکه در بندر انزلي با بارش 2 هزار میلیمتر در سال روبرو هستيم، بارندگي در شهرهايي مثل يزد به كمتر از 60 میلیمتر در سال میرسد كه كمتر از يك سيزدهم متوسط بارندگي جهاني است. كه این کمی بارش در كشور به ايجاد بحران و تنش آبي در ايران كمك میکند و وضعيت كشور را در حالت بحران و اضطرار قرار میدهد.
منابع آبي موجود در كشور حدود 130 ميليارد مترمکعب است كه براي كل مصارف شهري –شرب، صنعتي و كشاورزي برآورد شده است. كه از اين مقدار 92 درصد از آب موجود در كشور در بخش كشاورزي و 6 درصد در بخش شرب شهري و 2 درصد در صنعت به مصرف میرسد.
حجم آب موجود در مخازن سدهاي كشور 18 ميليارد و 600 ميليون مترمکعب است، كه به گفته يعقوب همتي معاون هماهنگي شركت مديريت منابع آب ايران در مصاحبه با خبرگزاری مهر اين رقم تا 25 ميليارد و 700 ميليون مترمکعب نيز میرسد كه اين ميزان معادل 7/53 درصد از حجم مخازن سدهاي كشور است. از چالشهای منابع محدود آبي كشور میتوان به افزايش مصرف آب با توجه به رشد جمعيتي كشور، توسعه صنعت و كشاورزي، آلودگي منابع آب، پايين رفتن سطح آب سفرههاي زميني و كاهش ظرفيت زيستي نام برد. به گفته ستار محمودي در گفتگو با خبرگزاري مهر با توجه به وضع نامناسب منابع آب كشور اگر روند مصرف آب تغيير نكند قطعاً وضع منابع آب كشور اسفناك خواهد شد و اگر جمعيت كشور بيشتر شود اين موضوع بر ميزان توليد غذا و نياز به آب تأثیرگذار خواهد بود و اگر فعالیتهای صنعتي كشور به سه تا چهار برابر ميزان فعلي برسد، نيازمند آب هستيم. لذا نيازمند يك برنامه جامع در مديريت علمي آب در كشور هستيم و در مديريت بخش آب مصرفکننده، تولیدکننده و مقرراتگذار داراي مسئوليت هستند. و به گفته آقاي روحانی رئیسجمهوری ايران «اگر برداشتهای بیرویه از آبهای زیرزمینی به همين روال پيش رود تا 25 سال ديگر 60 ميليون نفر جمعيت كشور از تشنگي میمیرند. سومریها و مادها در اين كشور به دليل شوري آبوخاک در آن زمان و نبودن امكان توليد غذا از بين رفتند و اگر فكري براي وضع آب كشور نكنيم در 30 سال آينده بيم آن میرود كه قوم آريايي هم از بين برود»[1]
از تقسيم آب موجود در يك منطقه بر جمعيت آن منطقه، شاخص سرانه آب تجدیدشونده به دست میآید
در كشور ما، با رشد جمعيت اين شاخص روزبهروز كمتر و كمتر میشود. درحالیکه شاخص بحران آبي 1000 مترمکعب به ازاي هر نفر در سال است و شاخص بحران مطلق آبي 500 مترمکعب به ازاي هر نفر در سال است، شاخص سرانه شهري مانند تهران به ازاي هر نفر 350 مترمکعب است يعني استان تهران در بحران مطلق آبي به سر میبرد.
لازم به ذكر است كه سرانه آب تجدیدشونده در كشور ما از سال 1335 تا سال 1392 (در مدت حدود 57 سال) به مقدار 75 درصد كاهش داشته است[2]
منابع تجديد پذير آب شامل منابع سطحي تجديد پذير و منابع آب زیرزمینی تجديد پذير میشود، منابع سطحي بهصورت سالانه در اختيار ما قرار میگیرند يعني اگر يك سال درست مصرف نكنيم سال بعد دوباره اين منابع را در اختیارداریم فقط ممكن است ميزان بارشها به دلايل مختلف كمتر شود اما در مورد منابع آب زیرزمینی شاخصي در دنيا تعیینشده است كه بهصورت نسبي رعايت میشود و آن اين است كه ما مجازيم فقط 60 درصد از منابع آب زیرزمینی تجديد پذير استفاده كنيم و 40 درصد بقيه را بهمنظور حكمراني مطلوب و مؤثر نبايد برداشت كنيم اما زماني اتفاق میافتد كه ما 100 درصد منابع تجديد پذير را برداشت كرده و وارد برداشت از بخش تجديد ناپذير شدهایم. يعني اتفاقي كه در بسياري از مناطق و دشتهای ايران در حال رخ دادن است و اين يعني يك وضع بحراني[3].
درصورتیکه جریانهای سطحي آبي بيش از 35 درصد در مقايسه با درازمدت كاهش داشته باشد، نشاندهنده وقوع خشکسالی هيدرولوژيكي است.
متأسفانه در ايران شاهد اين هستيم كه جریانهای سطحي 44 درصد در مقايسه با درازمدت كاهش داشته است.
به دليل تداوم خشکسالیهای گذشته، وضع جریانهای سطحي آب كشور ما هنوز خوب نيست، چند سال پشت سر هم در كشور خشکسالی وجود داشته است و حوضهها تخليه گرديده و توان آب دهي را ازدستدادهاند و اين در حالي است كه بازگشت حوضههای آبي به وضع پيشين طول میکشد بنابراين ايران در حال حاضر با خشکسالی مواجه است.
شاخصهای کمآبی در ايران بهمراتب نامطلوبتر از شاخصهای جهاني است. لذا براي زندگي در ايران چارهای جز سازگاري باکم آبي نداريم و براي سازگاري باکم آبي بايد الگوهاي مصرف اصلاح و رعايت شود. بيشتر كارشناسان معتقدند كه كمبود آب، بيشتر ناشي از اندازه جمعيت است و خشکسالی نيز در اثر تغييرات آب و هوايي و عدم بارش كافي و عوامل ديگر است. ازجمله تغييرات آب و هوايي در جهان باعث عقبنشینی یخچالهای طبيعي، كاهش جريان رودخانهها و كوچك شدن دریاچهها شده است.
استفاده بیرویه از سفرههاي آب زیرزمینی كه بهسرعت جايگزين نمیشوند باعث كمبود آب شيرين شده و بر مشكل خشکسالی دامن میزند.
البته ناگفته نماند كه خشکسالی و بحران آب فقط مربوط به كشور ما نيست، بسياري از كشورهاي جهان ازجمله كشورهاي آفريقایي – آسيايي و عربي و صحرانشينان همواره با آن دست به گربيان اند كه سعي میکنند با آن سازگاري كنند، همانطور كه نياكان ما نيز با اين مشكل كنار آمده بودند.
با عنايت به اينكه ايران كشوري خشك و كم آب است و همچنين توزيع بارشها ازنظر زماني و مكاني متناسب و متعادل نيست و از سوي ديگر توسعه شهرنشینی، افزايش سطح رفاه و بهداشت عمومي باعث تمركز جمعيت در مناطق شهري شده است و همين امر باعث رشد مصرف آب شرب و درنتیجه روي آوردن به ابزارهاي ذخیرهسازی منابع آب و هدايت آن بهسوی مراكز جمعيتي شده است و ازجمله يكي از اهداف اصلي براي ساخت مخازن و سدسازی، تأمین آب موردنیاز اراضي كشاورزي در پاییندست سدها است كه متأسفانه بخش قابلتوجهی از آب توليدي كشور در اين بخش به هدر میرود. عمر سدها محدود بوده و هر سد داراي یکعمر مفيد است كه با احداث شبکههای آبياري براي اراضي كشاورزي پاییندست از هدر رفت آب سدها جلوگيري میشود.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، سرمایهگذاری قابلتوجهی در صنعت سدسازی كشور انجامگرفته و سعي گرديده كه به آخرين تكنولوژي اين صنعت دستیابیم و سدهاي بسياري در كشور ساختهشده است حجم مخزن سدهاي استانهای کشور حدود 197 سد است كه به ميزان 523 ميليون مترمکعب است كه قابليت تنظيم آب 494 ميليون مترمکعب آب رادارند.
حجم مخازن سدهاي بزرگ ملي كه تاكنون به بهرهبرداری رسيده 47 ميليارد مترمکعب است كه قابليت تنظيم آب به ميزان 33 ميليارد مترمکعب در سال رادارند.به طور کلی سدهای در دست بهرهبرداری ایران 339 سد است که از این تعداد 142 سد از جمله سدهای ملی بوده و 197 سد بصورت استانی است.[4]
ظرفيت نیروگاهها برقابي نصبشده بر روي سدهاي بزرگ ملي كشور خود 10 هزار مگاوات است كه نقش مهمي در تنظيم شبكه برق كشور بخصوص در ايام اوج مصرف ايفا میکنند.
ميزان حجم آب موجود در مخازن سدهاي كشور 18 ميليارد و 600 ميليون مترمکعب است.
از مجموع 142 طرح سد بزرگ ملي كشور كه در دست بهرهبرداری است 19 سد با حجم مخزن 13 ميليارد و 404 ميليون مترمکعب مربوط به دوران پيش از انقلاب اسلامي است و مابقی آن مربوط به بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران است، يعني در مدت 57 سالي كه از سدسازی در ايران میگذرد، بهطور ميانگين سالانه 5/2، سد به بهرهبرداری رسيده و سالانه 830 ميليون مترمکعب به حجم مخازن سدهاي كشور اضافهشده است[5]
براي بازگشت هزینههای سنگين سدسازي در كشور بايد راندمان آبياري از 35 درصد افزايش يابد و آثار اين سرمایهگذاری در بخش كشاورزي نمايانگر شود. ولي متأسفانه هنوز حدود 3 ميليون هكتار از اراضي كشاورزي كشور ما در پاییندست سدها، شبكه آبياري مدرن ندارند كه بايستي تا قبل از اتمام عمر مفيد سدها توسط وزارت نيرو انجام گيرد.
حجم آب 51 سد كشور ازجمله سدهاي سفیدرود، لار، وشمگير، خدا آفرين، كرخه، دانشمند، سيمره، سيوند، زایندهرود، ساوه، 15 خرداد، ملاصدرا و کارد، در شهريورماه (1392) به كمتر از 3 درصد ظرفيت مخزن اين سدها رسيده و در همين زمان آب ورودي به 52 سد كشور نيز بيش از 20 درصد كاهش نشان میدهد ولي در همان زمان هفت سد ازجمله سدهاي كوثر، دولتآباد، شهيد عباسپور بيش از 90 درصد حجم مخزن موجودي، آب داشتند[6].
سدسازی با عنايت به محاسن زيادي كه دارد درعینحال داراي معايبي نيز هست كه میبایست باکار كارشناسي دقيق اين امر صورت گيرد، در غير اين صورت عوارض جانبي آن ازجمله خشك شدن تالابها و كم شدن آب رودخانهها و از بين رفتن اكوسيستم منطقه و آواره شدن مردم روستاهاي نزديك سد كه زمینهای آنها به زیرآب میرود و … همراه است.
اكنون در آمريكا كه الگوي ايران براي ساخت سد و سدسازی بوده، طي ده الي پانزده سال، بيش از هزار سد تخریبشده است، چراکه آنها پي بردهاند، براي جلوگيري از افزايش ریز گردها و حفظ تنوع زيستي ابتدا بايد تالابها را در اولويت قرارداد. در ايران اسلامي نيز بايستي كار كارشناسي دقيق در خصوص سدها انجام گيرد و سدهايي كه توجيه اقتصادي و كشاورزي و … ندارند تخریبشده تا رودخانهها و تالابها آبگیری شوند. محاسن سدها نيز بسيار است ازجمله كنترل سیلابهای بهاره و جلوگيري از خسارتهای ناشي از سيل- تأمین آب آشاميدني (كه نياز به سامانه انتقال و تصفيه دارد)، تنظيم آب براي مصارف آبياري و كشاورزي بخصوص زمینهای مجاور سد و همچنين توليد انرژي برقابی براي كمك به شبكه سراسري برق بهویژه در ساعات اوج مصرف میتوان نام برد. بهعنوانمثال سد امیرکبیر كرج كه حدود 50 سال از عمر مفيد آن میگذرد نقش بسيار مهمي در تأمین آب آشاميدني سالانه تهران به ميزان 340 ميليون مترمکعب دارد و حدود 130 ميليون مترمکعب در سال براي مصارف آبياري و كشاورزي اراضي حومه كرج دارد. سد امیرکبیر در فاصله 63 كيلومتري شمال غرب تهران و در كيلومتر 23 جاده كرج – چالوس در شمال كرج قرار دارد و قادر است در آينده آب سالم و مطمئن را براي 5/3 ميليون نفر از شهروندان تهراني تأمین كند.
[1]– روزنامه اطلاعات، سه شنبه 7 آبان 1392 ص 4
[2] – همان منبع، 5 شنبه 16 آبان 1392 ص 9
[3]– مدير انديشكده تدبير آب ايران، سيد احمد علوي اطلاعات 8 دي 1392 ص 10
[4] – روزنامه اطلاعات، دوشنبه 28 مرداد ماه 1392 ص 7
[5] – همان منبع
[6] – همشهری سه شنیه، 19 شهریورماه 1392 ص 4
بخشی از کتاب : بحران آب ىر ايران و جهان و اهميت آب ىر قرآن كريم
اثر: محمد مسعود بهمني ـ مرتضي بهمني
ناشر: انتشارات نظری